متن برای خداحافظی و جدایی از عشقم

مستی شب‎

مستی بیهوده داشتم
ذکری بر لب داشتم
سایه ای گذران رقص دلبر داشت
گذرگاه بی خبر از عشق بود
در دل ترنمی بی صبرانه بود
دلبر شاهزاده رویای چندین قصر بود
پیکاری بود آن لحظه ی شب
بگذرم از او باید که جهانی را گذر کرد
او لحظه ای بر مستی ما پیمان جدایی بست
تمام رویا به شبی تلخ سرانجام شد
من را دگر دلبر نیست
من و راه عشق گذرگاهی نیست
خداحافظ دلبر شب های مستی


مجنون یار

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار وردپرس آموزشگاه زخمه ایران پیکسل وبلاگ فایل های علمی آموزشی موسسه حقوقی گاه نوشته هایی برای تو حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی گیلانی وسترن یونیون نظافت صنعتی