خدا هست و خدا مست
خدای من خدای تو
اول از هم می گوییم
که همان معنا باشد
که خود را خدا دیدی
چه گشتی در این شعر
صبر در چشم نگه کن
زان روزی که دیدم
تو در مجلس مستان می رقصی
چشمان خمار دیدی
اما تو گشتی محو نگاهم
که دیده در زیر چتر خدا بود
زان چشم که دیدی
خدا بود
آن زان که می گفتی خدا هست و خدا مست
خود را خدا دیدی
همین بس
درباره این سایت